تناسخ چپتر 14
بچه ها شاید عکسای رمان رو فقط شینوبو نزارم :
فردا بهش میگم اره میگم اگه گفت نه تهش خودمو میکشم ( از جونش سیر شده🥸)
صبح روز بعد..
قبل از اینکه بریم سر کلاس...
تومیاکا ااا
گیو : شینوبو
تو اول حرفتو بگو
گیو : نه تو بگو
حرف من مهم نیس
زنگ کلاس...
گیو : اشکال نداره زنگ بعدی میتونم بهت بگم؟
باشه
کلاس...
ائویی؟ هی با تو عم
ائویی : چیه
چته هی به میز خیره شدی برای چشمات ضرر داره ( واکنش من : جدی میفرماید؟)
ائویی : هیچی نشده
میدونستی من گول نمیخورم
آئویی : باشه بابا از دست اینوسکه عصبانیم اون روزو یادته دیگه
میدونی که بعضی از پسرای گشنه معلما رو مسخره میکنن؟ 🥸
ائویی : نه نمیدونستم
دارم شوخی میکنم
ائویی نگاه اینوسکه میکنه و میگه : دکمه های لباستو ببند الان معلم بیاد فاتحه ات خونده است
اینوسکه : به تو ربطی نداره بلوبری
ائویی : به کی گفتی بلوبری؟ 🤬
اینوسکه : خواهرم خب تو دیگه😂
ائویی میزشو کنار میزنه
ائویی اروم باش دعوا نکنین
خط کش فلزیشو ور میداره
اینوسکه : یا بسم الله الرحمن الرحیم الفراررررر
کل کلاسو میدون جنگ کردن
صدای پای خانوم معلم میاد
اینوسکه نشت و ائویی
معلم : صداتون تا دم در دفتر میومد کار کی بود؟ ( معلم ایرانی 🥸)
ائویی : م.. م
پا میشم میگم : خانوم کار من بود معذرت میخوام
معلم : از تو انتظار نداشتم شینوبو برو دم در دفتر مدیر
باشه
ائویی اروم گفت : چرا اینکارو کردی
اروم گفتم : چون اخراج میشدی
پایان
فردا بهش میگم اره میگم اگه گفت نه تهش خودمو میکشم ( از جونش سیر شده🥸)
صبح روز بعد..
قبل از اینکه بریم سر کلاس...
تومیاکا ااا
گیو : شینوبو
تو اول حرفتو بگو
گیو : نه تو بگو
حرف من مهم نیس
زنگ کلاس...
گیو : اشکال نداره زنگ بعدی میتونم بهت بگم؟
باشه
کلاس...
ائویی؟ هی با تو عم
ائویی : چیه
چته هی به میز خیره شدی برای چشمات ضرر داره ( واکنش من : جدی میفرماید؟)
ائویی : هیچی نشده
میدونستی من گول نمیخورم
آئویی : باشه بابا از دست اینوسکه عصبانیم اون روزو یادته دیگه
میدونی که بعضی از پسرای گشنه معلما رو مسخره میکنن؟ 🥸
ائویی : نه نمیدونستم
دارم شوخی میکنم
ائویی نگاه اینوسکه میکنه و میگه : دکمه های لباستو ببند الان معلم بیاد فاتحه ات خونده است
اینوسکه : به تو ربطی نداره بلوبری
ائویی : به کی گفتی بلوبری؟ 🤬
اینوسکه : خواهرم خب تو دیگه😂
ائویی میزشو کنار میزنه
ائویی اروم باش دعوا نکنین
خط کش فلزیشو ور میداره
اینوسکه : یا بسم الله الرحمن الرحیم الفراررررر
کل کلاسو میدون جنگ کردن
صدای پای خانوم معلم میاد
اینوسکه نشت و ائویی
معلم : صداتون تا دم در دفتر میومد کار کی بود؟ ( معلم ایرانی 🥸)
ائویی : م.. م
پا میشم میگم : خانوم کار من بود معذرت میخوام
معلم : از تو انتظار نداشتم شینوبو برو دم در دفتر مدیر
باشه
ائویی اروم گفت : چرا اینکارو کردی
اروم گفتم : چون اخراج میشدی
پایان
- ۵.۳k
- ۱۵ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط